با گسترش روزافزون دانش و فناوری، «عصر صنعت» به تدریج جای خود را به «عصر دانش» داده است و «اقتصاد دانشبنیان» نیز جای «اقتصاد منبعبنیان» را گرفته است. با این رویکرد در زیر مروری بر روند سیر تحولی دانشگاه خواهیم داشت:
همانگونه که در بالا دیده می شود دانشگاه نسل اول هدف اصلیش تربیت متخصص است و تاکید بر آموزش دارد، دانشگاه نسل دوم علاوه بر تربیت متخصص به دنبال پژوهش و کشف حقایق می گردد و مفهوم دانشمند در این نسل تحقق پیدا میکند.
دانشگاه نسل سوم علاوه بر آموزش، پژوهش به دنبال ارزش آفرینی میباشد و در اینجا اکو سیستمهای کارآفرینی و اکوسیستم نوآوری (لینک) تعریف میشوند، لذا در دانشگاه نسل سوم دانشگاه کارافرین مطرح میشود. در زیر سیر تحولی دانشگاه در یک نگاه برای تعریف دانشگاه آموزشی، پژوهشی و کارافرین آمده است:
برایند دانشگاه آموزشی، پژوهشی و کارافرین منجر به دانشگاه اثربخش خواهد شد، یعنی انتظار می رود دانشگاه نسل چهارم یک دانشگاه اثربخش باشد، لذا دانشگاه دیگر نمیتواند یک مجموعه صرفا علمی باشد و باید صنعت و جامعه در کنار دانشگاه قرار بگیرد. درنتیجه تعریف محتوا، بستر سازی و طراحی ساختار دانشگاه جهت ورود به دانشگاههای نسل چهارم لازم میشود، دانشگاه علامه طباطبائی لزوم توجه به امر تعریف محتوا، بستر سازی و طراحی ساختار جهت تبدیل به دانشگاه نسل چهارم با رویکردحل مشکلات مبتلابه جامعه و صنعت، مخاطرات و مطالعات اجتماعی، اقتصاد دانش بنیان و اشتغال فراگیر را فراهم کرده است و در راستای ارتقای مسئولیت اجتماعی وظیفه پیدا کرده است تا در توسعه اقتصادی و اجتماعی، جامعه خود نیز موثر باشند و در ثروت آفرینی و کارآفرینی و کاربردی کردن علوم نقش موثرتری ایفا نماید. در حال حاضر بحث ظهور دانشگاه های نسل چهارم مطرح و جریان حاکم دانشگاه های جهان شده است. دانشگاه علامه طباطبائی جدا از وظایف دانشگاههای سه نسل گذشته، ماموریت دارد تا در شکل دهی آینده جامعه خود نقش ایفاء نمایند. یکی از مهمترین عوامل تحقق دانشگاه اثر بخش، اعضای هیات علمی و دانشجویان تحصیلات تکمیلی میباشند که در این راستا دکتر نیسی این ماموریت را جزو برنامههای اولویتدار علمی خود میداند و معتقد است رسیدن به چنین هدفی در رشته ریاضیات مالی و رشتههای وابسته به کمک دانشجویان تحصیلات تکمیلی و جوانان تازه فارغ التحصیل امکان پذیر است، ایشان یکی از مهمترین ماموریت های دانشگاه اثربخش در حوزه ریاضیات مالی ورود به عرصه فناوری مالی یا فین-تک میداند که لازمه ورود به این حوزه مستلزم داشتن یک تیم جوان که حداقل دانش زیر را دارا باشد:
با داشتن چنین دانشی، حد اقل می توان در حوزه های فناوری زیر، کسب وکار و استارت آپهای فینتکی راه اندازی کرد:
جهت ورود به عرصه فناوری در حوزه مالی لازم است مدیران ارشد دانشگاه ها، اعضای هیات علمی و کارمندان دانشگاه آموزش های لازم را ببینند و بخشی از برنامه درسی و پژوهش دانشگاهی در جهت نیل به چنین اهدافی تدوین و بازنگری شود.
نکته بسیار مهم و قابل توجه در این برنامه این است که نباید انتظار داشته باشیم و نباید اجازه بدهیم تمام اساتید و دانشجویان در عرصه فناوری ورود کنند و در این حوزه شتابزدگی و بی برنامه ریزی جایز نیست، منظورم این است که باید اساتیدی حرفهای برای تولید متخصص در بخش آموزش مورد نیاز است و در حوزه پژوهش بایستی برای تربیت دانشمند و تولید علم سرمایه گذاری بکنیم، حاکمیت بایستی به امر آموزش و پژوهشهای بنیادی به اندازه و حتی بیشتر از فناوری بها بدهد و بدون هیچ قید و شرطی حمایت مالی و معنوی بکند، زیرا فناوری مدنظر است که مبتنی بر دانش باشد و نباید به دنبال شرکت های صنعتی باشیم، بایستی فناوری مبتنی بر دانش تولید بکنیم و از پژوهش ارزش آفرینی بکنیم.
در پایان یک نمونه از سخنرانی دکتر نیسی در مورد علم داده در فناوری مالی در اینجا آمده است.